دلزدگی و دلسردی در زندگی زناشویی امری مهم و قابل توجه است . افراد با نیازهای متفاوتی وارد رابطه عاطفی و یا پیوند ازدواج میشوند. فرار از تنهایی، مسائل جنسی، نظام مند شدن زندگی، تشکیل خانواده و میل به بقاء نسل و… همگی نیازهایی هستند که زیر مجموعه نیاز کلی در آرامش بودن، قرار میگیرند.
بسته به اینکه ازدواج و آشنایی سنتی و بدون هیچ آشنایی قبلی باشد و یا دو طرف رابطهای طولانی مدت را به پیمان ازدواج تبدیل کنند، نیازها و انتظارات هر کس، قبل از شروع زندگی مشترک، متفاوت خواهد بود.
با شروع زندگی زناشویی و گذشت زمان، افراد انتظارات خود را با واقعیتهای موجود در زندگی مقایسه میکنند و هرچقدر که انتظارات قبل از ازدواج با واقعیتهای موجود یکسان باشند فرد رضایت بیشتری نسبت به زندگی زناشویی خود خواهد داشت.
پس دلزدگی و دلسردی در زندگی زناشویی عبارت است از : تفاوت انتظارها و واقعیتهای موجود در زندگی افراد.
زوجینی که دچار دلزدگی زناشویی شده باشند میل و انگیزه خود را برای ادامه زندگی از دست میدهند به طوری که در مقایسههای ذهنی آنها، روزهای قبل از ازدواج و دوران آشنایی تفاوت فاحشی با حال حاضر دارد.
تمام خاطرات خوب مربوط به گذشته است و در روزها، ماهها و یا حتی سالهای اخیر هیچ خاطره زیبای مشترکی در ذهن آنها باقی نمانده است.
حس روزمرگی و بی انگیزگی باعث میشود تا رابطه بین زوجین از ارتباط مشترک عاشقانه و احساسی صرفا تبدیل به نوعی همخوانگی شود.
کیفیت رابطه جنسی به شدت افت کرده و هیچ کششی برای شروع رابطه احساس نمیشود.
در این شرایط زوجین ممکن است بخاطر فرزندان و یا دیگر مصالح ازدواج مثل قباحت طلاق در خانوادههای دو طرف، به نوعی طلاق عاطفی روی آورند و در موارد حادتر به دنبال جایگزینی برای حس خلاء احساسی خودشان باشند.
حال این جایگزین میتواند اعتیاد به کار یا مواد مخدر یا مشروبات الکلی باشد، یا شروع فعالیت سرگرم کنندهای مثل ادامه تحصیل و یا در پله آخر ناامیدیها، وارد شدن به رابطه ای فرازناشویی و خیانت.
در هر صورت دلسردی زندگی زناشویی مهمترین بحران حال حاضر بسیاری از ازدواج هاست که باید با شناخت دلایل بوجود آورنده آن، در پی درمان این مشکل حیاتی در زندگی بود.
انتخاب ها همواره به عنوان استرس زا ترین مسائلی که انسان با آن روبرو بوده است مطرح می شود. در ازدواج انتخاب یک فرد به معنای خط قرمزی بر انتخاب های بهتری است که ممکن است بعد از ازدواج برای فرد به وجود آید.
پس فردی که برای این پیوند آسمانی انتخاب می شود باید لااقل از نظر شما اکثر ایده آل هایی که در ذهن دارید را داشته باشد. به همین منظور نیاز سنجی و تحلیل اولویت نیازهای فرد بحث مهمی است که در مشاوره پیش از ازدواج مطرح می شود لذا اهمیت مشاوره پیش از ازدواج را نباید از نظر دور داشت.
زمانی که نیازهای خود برای ازدواج را بررسی می کنید باید بدانید که کدام نیاز نرمال، و کدام نیاز بیمارگون می باشد و اینکه آیا فرد مورد نظر شما می تواند به تمام نیازهای نرمال شما جامه عمل بپوشاند یا خیر؟ پس انتخاب های آگاهانه و به دور از وابستگی های عاطفی بیمارگون و نیازمندانه باید در مرکز توجه شما باشد.
هرکس در یک خانواده خاص و با اصول تربیتی متفاوتی بزرگ شده است. تربیت خانوادگی ما تا حدودی می تواند جهت گیری های مهم ما را در آینده شکل دهد. تحصیلات و تجارب اجتماعی به مرور زمان گاها باعث تغییر بعضی از این اصول تربیتی می شوند اما ریشه بسیاری از اعتقادات اساسی ما، درست یا غلط، در اصول تربیتی والدینمان می باشد و تغییر آنها بسیار سخت و طاقت فرساست.
حال زن و مردی را تصور کنید که در محیط بیرون از خانواده بواسطه ی دوستی های قبل از ازدواج با هم آشنا شده اند و یکدیگر را از لحاظ عقیدتی کاملا نزدیک به هم یافته اند؛ اما در واقع اختلاف بزرگی از نظر اعتقادی بین خانواده های آنها وجود دارد. مثلا هر دو توافق کردند که پوشش خانم، بعد از ازدواج تغییری نمی کند اما با آشنایی دو خانواده و شفاف شدن تفاوت ها، فشار والدین مرد به او باعث بازگشت وی به اصول ریشه ای و اعتقادی خانواده شده و احتمال وجود تنش بین زوجین نیز بالا می رود.
در زوجینی هم که با اختلافات فاحش فرهنگی خانواده ها، مثل مذاهب مختلف و یا تحصیلات آکادمیک ناهمگون و یا نظر کاملا مخالف خانواده ها، اقدام به ازدواج می کنند امکان طرد شدن وجود دارد.
این عدم پذیرش زوج توسط خانواده های اولیه، منجر به بروز تعارض شده تا جایی که با هر تنشی، زوجین حس از دست دادن دو زندگی ( خانواده خود و زندگی زناشویی شان) را دارند؛ به همین ترتیب شدت گرفتن اختلافات باعث حس دلسردی در زندگی زناشویی و بریدگی عاطفی خواهد شد.
رابطه و نیاز جنسی به عنوان یکی از مهمترین انگیزه های شروع یک رابطه عاطفی از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است و بالطبع هرگونه مشکلی مرتبط با این موضوع که منجر به افت کیفیت زندگی جنسی زوجین شود باعث بوجود آمدن تنش و اختلاف در زندگی آنها می شود. آمارها حاکی از این است که درصد زیادی از طلاق های ثبت شده و رسمی، بخاطر وجود یک مشکل و یا اختلال در رابطه جنسی زوجین می باشد.
مشکلات مربوط به رابطه جنسی را می توان در دو طیف ناکارآمدی در ایجاد یک رابطه ی عاشقانه و اختلالات جنسی قرار داد. بحث در مورد اختلالات جنسی موضوعی گسترده بوده که از حوصله این بحث خارج است اما توضیحی کوتاه در این مورد اینکه اختلالات جنسی شامل مشکلی در رابطه جنسی است که مانع تجربه رضایت بخش زوجین از رابطه می شود و به 2 دسته اختلالات نابهنجاری جنسی ( پارافیلیا) و کژ کاری جنسی تقسیم می شود.
بیشتر بخوانید : اختلال جنسی چیست
اختلالاتی نظیر یادگار خواهی (فتیشیسم)، عورت نمایی، بچه بازی (پدوفیلیا)، مازوخیسم، سادیسم، مرده خواهی (نکروفلیا) که در دامنه نابهنجاری های جنسی قرار می گیرند و اختلالاتی مثل سرد مزاجی زنان و مردان ، اختلال نعوذ، اختلال ارگاسم زنان، دیرانزالی، زود انزالی، مقاربت دردناک و … که در دامنه ی اختلالات کژکاری جنسی قرار می گیرند و وجود هر کدام از اینها در زوجین به معنای مشکلی جدی است و نیازمند مراجعه به روانپزشک، سکس تراپ و یا روانشناس می باشد.
اما مشکل عمده افراد در ازدواج ناتوانی در شکل دادن یک رابطه عاطفی- جنسی رضایتمندانه است. در ریشه یابی این مشکل نیز می توان گفت که مسائل تربیتی محیط خانواده و اعتقادات غیر منطقی در بعضی موارد زمینه ساز این مشکلات می باشند.
به عنوان مثال مردی با پیش زمینه روابط دوستی قبل از ازدواج، وارد رابطه ای رسمی با زنی می شود که هیچ تجربه جنسی و عاطفی قبل از ازدواج را نداشته است. شروع زندگی و انتظارات مرد از کیفیتی که در رابطه های جنسی گذشته تجربه کرده است و همچنین عدم توانایی زن در ارضا نیازهای جنسی همسرش، باعث بروز تعارض می شود. انتظارات قبل از ازدواج با واقعیت های ممکن تفاوت زیادی داشته که این موضوع در رابطه جنسی خود را نشان داده است. حال بعد از مدتی تلاش و آزمون و خطا، مرد با کوهی از انتظارات برآورده نشده دچار حسی از دلسردی در زندگی زناشویی می شود.
مسائل جنسی به عنوان مهمترین بحران احتمالی بعد از ازدواج نیازمند شفاف سازی انتظارات دو طرف از رابطه جنسی می باشد. چرا که هرگونه سرکوب غرایز و عدم ابراز گری به بهانه هایی مثل ماخوذ به حیا بودن یا منتظر پیش قدم شدن فرد مقابل بودن، می تواند به قیمت بهم خوردن و متلاشی شدن پیمان زناشویی شود.
بی تفاوتی نسبت به مشکلات جنسی می تواند منجر به سوء قضاوت های همسرتان نسبت به شما شود. مقدار تلاشی که برای برطرف کردن این مشکلات می کنید نشان دهنده ی اهمیت زندگی زناشویی برای شماست. پس مراجعه به متخصص در امر مشاوره ی مسائل جنسی نه تنها امری قبیح نیست بلکه می تواند به شما برای بیشتر لذت بردن از زندگی زناشویی تان یاری دهنده باشد.
فردی که در زندگی دچار احساس دلزدگی و دلسردی شده است خود را در زندانی به نام ازدواج می بیند. تمام شواهد در ذهن او حاکی از این است که به این شرایط زندگی محکوم شده و تا آخر عمر چاره ای جز ماندن در این عذاب ندارد.
” همیشه فکر می کردم در ازدواج به آرامش می رسم اما حالا آرزوی روزهای قبل از ازدواج تنها چیزی است که برای من باقی مانده است” ، ” تا آخر عمر با این عذاب چگونه زندگی کنم؟ آیا راهی برای شروع مجدد هست؟ آیا با وجود این مشکلات امیدی به آینده هست؟” تمام این افکار، ذهن فرد را به سمت نا امیدی سوق می دهد.
مشکل از جایی حاد تر می شود که هر دو نفر در ازدواج از این احساسات رنج می برند. اما چیزی که باید بدانید این است که در زمان ناامیدی و هجوم افکار خود تخربگر، تنها مسائلی به ذهن خطور می کند که تجربه تلخ شما را دو چندان کرده و تصمیم شما مبنی بر پایان رابطه و جدایی عاطفی را مسجل تر می کند.
روند پیشرفت این افکار تا جایی است که به ناچار دنبال راه حلی قطعی برای رها شدن از این احساس می گردید یا طلاق و یا جایگزین کردن. مطمئنا این روند رو به سقوط خواهد بود، تا جایی که فرد سوم متخصصی بدون قضاوت وارد رابطه شما شده و اظهار نظر کند.
پس هجوم افکار منفی به سمت خودتان را یک نشانه مهم برای مراجعه به درمانگر تلقی کنید چرا که با رها کردن این افکار به حال خودشان، روز به روز پیشرفت کرده و روند بهبود رابطه ی زناشویی شما را کندتر می کنند. تمام این احساسات منفی نیاز به تخلیه شدن از درگاهی جامعه پسند، مثل قرار گرفتن در فرایند مشاوره دارند تا با رسیدگی به آنها حقایق و مشکلات رابطه زناشویی که مطمئنا دو طرفه می باشند، مشخص و درمان شود.
بحث مربوط به دلزدگی زناشویی، عوامل بوجود آورنده و راهکارهای درمانی آن بسیار گسترده می باشد. اگر خود یا اطرافیانتان درگیر چنین احساساتی در زندگی زناشویی هستید، زنگ هشدار زندگی شما نواخته شده و باید برای بهبود کیفیت از دست رفته رابطه خود تلاش کنید.
پیشنهاد می کنم پیام های مربوط به دلسردی و دلزدگی زناشویی را از قسمت پیام های صوتی حتما دنبال کنید.
2 دیدگاه ها
سلام خدمت شما. آیا دلزدگی زناشویی با درمان های رفتاری هم درمان میشه یا خیر؟
سردی عاطفی در مردان واقعا ناامید کنندس. اما متاسفانه هیچ مردی راضی به امدن پیش مشاور نیست